تنظيم مقدار عرضه و تقاضا|تعيين قيمت محصول|متغير هاي بازار|عوامل موثر بر عرضه و تقاضا|روش هاي قيمت گذاري|سياست هاي تنظيم بازار|ابزارهاي تنظيم بازار|سليقه مصرف کنندگان|انتظار مصرف کنندگان|تنظيم مقدار عرضه و تقاضا

سه گفتار اقتصادی؛ از تنظيم بازار تا تعرفه ها

مفهوم تنظيم بازار و ابزارهای آن

مقدمه: بازار از چند مولفه تشکيل شده است که عبارتند از: عرضه و تقاضا (توابع بازار)، مقدار و قيمت محصول (متغيرهاي اصلي بازار)، توليدکنندگان و مصرفکنندگان (عاملهاي اصلي بازار) و عوامل موثر بر عرضه (از قبيل تکنولوژي، قيمت عوامل توليد، قيمت ساير کالاها، ماليات، يارانهها و ... ) و تقاضا (مانند رجحان يا سليقه مصرفکنندگان، درآمد، قيمت ساير کالاها، انتظار مصرفکنندگان از سطح قيمت و درآمد در آينده و يارانه و ...) از سوي ديگر مهمترين و شايد اولين هدف هر نظام اقتصادي برقراري تعادل پايدار در آن ميباشد. تعادل در يک نظام مربوط به کنترل يا کاهش نوسانات متغيرهاي اصلي (قيمت و مقدار)، در محدودههاي تعيين شده است.

اين تعادل در تمام کشورها و نظامهاي اقتصادي دنبال ميشود. حتي در نظامهاي اقتصاد آزاد نيز دولت در بعضي مواقع براي جلوگيري از نوسان متغيرهاي اصلي اقدام به دخالت در بازار و اجراي سياستهاي تنظيمي ميکند.

در کشورهاي در حال توسعه از جمله ايران، اين عدم تعادلها در اقتصاد بيشتر است و بالطبع دخالت دولت در بازار و براي برقراري تعادل عرضه و تقاضا و ثبات قيمتها نيز بيشتر ميباشد. از اين رو بحث تنظيم بازار و سياستهاي اعمال شده در جهت توازن بازار و تامين منابع مصرفکنندگان و به تبع آن توليدکنندگان در اين کشورها از اهميت ويژهاي برخوردار است.

 

 مفهوم تنظيم بازار

تنظيم بازار مجموعهاي از مقررات، سياستها و استراتژيهايي است که جهت حمايت از مصرفکنندگان و توليدکنندگان (عاملين اصلي بازار) با توجه به ابزار مناسب اقتصادي بين متغيرهاي اصلي بازار (قيمت و مقدار) اعمال ميشود. براي اين منظور تغييراتي در عوامل موثر بر توابع عرضه و تقاضا ايجاد ميشود. بنابراين تنظيم بازار تعريف گستردهاي دارد و به روشهاي متعددي قابل انجام است و يا به نظر برخي از کارشناسان اقتصاد، تنظيم بازار به معناي دخالت دولت در بازار از طريق ابزارهاي غيرقيمتي مثل سهميهبندي، کنترلهاي انحصاري، اطلاعات مورد نياز جهت آگاهي مشتريان (مثل برچسب قيمت) و استانداردهاي کيفي است. در مجموع تنظيم بازار شامل ايجاد تعادل يا کنترل مقدار عرضه و تقاضا، قيمتگذاري، حفظ يا تثبيت درآمد توليدکنندگان، حمايت از مصرفکنندگان و نيز دخالت در تجارت محصولات ميباشد.

تاکيد ميشود در بحث تنظيم بازار، ابتدا بررسي سياستهاي کلان (شامل سياستهاي پولي و مالي) که رفتار متغيرهاي اقتصادي را در سطح کلان کشور تحت تاثير قرار ميدهند، اجتنابناپذير است.

سياستهاي تنظيم بازار داراي دامنه متنوعي است. ولي به طور کلي ميتوان آنها را در دو دسته سياستهاي داخلي و مرزي تقسيم نمود.

 

سياستهاي داخلي تنظيم بازار شامل:

1 -) سياستهاي کنترل عرضه: براساس اين سياست زماني که عرضه محصول افزايش پيدا ميکند، دولت به عنوان خريدار وارد بازار شده و اقدام به خريد محصول مينمايد. به اين سياست ذخيره احتياطي نيز ميگويند. بهعنوان نمونه در داخل کشور ميتوان از خريد شکر کارخانجات يا خريد برخي محصولات کشاورزي نام برد.

2 ) سياست قيمتي: سياستهاي قيمتي عموما به کالاهاي خاصي اختصاص داشته و در اغلب موارد براي تاثيرگذاري يا ثبات قيمتها مورد استفاده قرار ميگيرند. اين شيوه حمايت در بسياري از کشورها براي تسلط دولت بر ساختار بازار محصول يا محصولات مورد نظر به کار ميرود و موفقيت سياست قيمتگذاري، به تشخيص دولت و ميزان حمايت از قيمت، منابع مالي کافي براي مداخله، ظرفيت ذخيره سازي و مديريت کار بستگي دارد. اين سياستها به شکل اعمال قيمت تضميني، قيمت حداقل(قيمت کف) و قيمت حداکثر (قيمت تثبيتي) ميباشند. به طور کلي سياست قيمتگذاري با هدف حفظ و افزايش محصول توليدي، ايجاد ثبات در قيمت بازار، ايجاد و حفظ درآمد قابل قبول براي توليدکنندگان و عرضه مناسب کالاها براي حفظ رفاه مصرفکنندگان اجرا ميشود. روشهاي تثبيت قيمت به شرايط بازار بستگي دارد و در برگيرنده سه روش کلي: تثبيت قيمت از راه کنترل عرضه محصول، تثبيت قيمت محصول از طريق پرداخت يارانه يا دريافت ماليات وتثبيت قيمت از طريق سياست پرداخت جبراني ميباشد.

به کارگيري سياست قيمتي در ايران در مورد بسياري از اقلام اساسي و ضروري که دولت دخالت در تنظيم بازار آنها را ضرورت ميداند، به وسيله وزارت بازرگاني (سازمان حمايت مصرفکنندگان و توليدکنندگان) اعمال ميگردد.

3 ) پرداخت يارانه: مطابق اين سياست، دولت مابهالتفاوت قيمت تعيين شده و قيمت دريافتي توسط توليدکننده را پرداخت مينمايد و با تغيير قيمتهاي بازاري پرداخت جبراني نيز کم يا زياد خواهد شد.

4 ) سياست صندوق تثبيت قيمت: براساس اين سياست دولت بخشي از ضرر و زيان توليدکنندگان را زماني که قيمت بازار قيمت هدف کمتر باشد، از محل وجوهي که قبلا توسط دولت و توليدکنندگان ذخيره شده است، پرداخت مينمايد. در اين سياست زماني که قيمت دريافتي کشاورزان بيشتر از قيمت هدف باشد، کشاورزان بايد درصدي از اين قيمت را به صندوق واريز نمايند. دولت نيز سالانه رقمي را به اين صندوق کمک خواهد کرد. در سالي که قيمت دريافتي کشاورز از قيمت هدف کمتر باشد، کشاورزان به صندوق کمکي نخواهند کرد و دولت ضمن کمک به صندوق به کشاورزان اجازه ميدهد که از صندوق مورد نظر به ميزان مشخصي برداشت نمايند. اين امر موجب خواهد شد که ضرر و زيان توليدکنندگان در سالهايي که قيمتها دچار نوسان ميشوند، جبران گردد. شايان توجه است که بهرغم موثربودن و کارآيي اين سياست و بهرغم اينکه کشاورزان کشور هر ساله شاهد نوسانات شديد قيمتي محصولات توليدي ميباشند که ضرر و زيان هنگفتي را متحمل ميشوند، از به کارگيري اين سياست گزارشي منتشر نشده است.

5) يارانه مصرفکننده: يارانه مصرفي شامل پرداختهايي است که جهت ايجاد وتعديل در توزيع درآمدها، تعديل آثار ناشي از فشار بازار، تصحيح الگوي مصرف کشور به سمت تشويق مصرف کالاهاي توليد داخل به مصرفکنندگان پرداخت ميگردد. پرداخت مابه التفاوت قيمت خريد و فروش کالاهاي اساسي و ضروري مورد نياز جامعه و جبران زيان کرد کالاهاي مورد حمايت دولت در اين گروه قرار دارند.

6 ) يارانه توليد: همان طوري که بيان شد، يکي از مواردي که دولتها براي آن يارانه پرداخت ميکنند، زماني است که فايده خارجي (تاثير مثبت) کالاهايي که بخش خصوصي آنها را توليد ميکند، زياد باشد. زيرا در اين هنگام سطح توليد اين کالاها توسط بخش خصوصي همواره کمتر از ميزان بهينه آنهاست.

7 ) بيمه محصولات: به منظور حمايت از توليدکنندگاني که در اثر حوادث غير قابل پيشبيني شده توليدات آنها دچار خسارت و آسيب ميشوند و براي کمک به ادامه فعاليتهاي توليدي آنها سياست بيمه اجرا ميشود.

8 ) سياست ضد کارتل

هرگاه چند شرکت توليدي عظيم که کالاي مشابهي توليد ميکنند براي حذف رقابت بين خودشان در مواردي خاص به توافق برسند، يک کارتل را تشکيل ميدهند. در اين هنگام ميتوانند با تباني بازار قيمتهاي آنرا تحت تاثير قرار دهند. در اين حالت دولت براي کاهش قدرت انحصاري اين بنگاهها اقدام به اجراي سياستهاي ضد کارتل مينمايد و از ادغام آنها جلوگيري ميکند.

9 ) انتقال توليد از نواحي مازاد به نواحي داراي کمبود: در اين سياست دولت نواحي عمده توليد را شناسايي نموده و با تعيين ميزان مصرف آن نواحي، مازاد محصول را به مناطق ديگري که با کمبود مواجه هستند، انتقال ميدهد. اين سياست براي ايران و به ويژه در نواحي عمده توليد سيب زميني و پياز که هر ساله با مازاد توليد يکي از آنها مواجه هستند، مناسب ميباشد.

سياستهای مرزي تنظيم بازار شامل:

? ) يارانه صادرات: يارانه صادراتي يکي ديگر از سياستهايي است که دولت به منظور تنظيم بازار، افزايش صادرات و تشويق صادرکنندگان پرداخت مينمايد. اين يارانه شامل پرداختهاي غيرنقدي، پرداخت يارانه براي کاهش هزينه بازاريابي و هزينه حمل و نقل داخلي کالاهاي صادراتي است.

? )تعرفه: تعرفه يکي ديگر از سياستهاي حمايتي دولتها در سياست تجاري قلمداد ميشود. اين سياستها با هدف حمايت از توليدکنندگان داخلي در مقابل کالاهاي خارجي اعمال شده و از سوي ديگر براي دولت نيز جنبه درآمدزايي دارند.

? ) محدوديتهاي غيرتعرفهاي: هر کشوري بنا به مقتضيات طبيعي و اقتصادي خود موانع غيرتعرفهاي مختلف ومتعددي را بر واردات وضع کرده و ميکنند که اهم آنها عبارتند از تعيين و اخذ عوارض متغير، محدوديتهاي مقداري (سهميهبندي) وارداتي، حداقل قيمتهاي وارداتي، مجوزهاي اجباري، اقدامات تجاري دولتي و توافقات محدودسازي داوطلبانه صادرات.

? ) سياست ضد دامپينگ: دامپينگ به مفهوم تبعيض قيمت در تجارت خارجي است که اغلب خسارات سنگيني براي اقتصاد داخل يا صنايع خاص کشورهاي واردکننده به دنبال دارد. در اين حالت بهاي کالاي صادراتي در حد هزينههاي متغير تعيين ميشود و با حفظ قيمتها در بازار داخلي (از طريق کنترل عرضه) بخشي از محصول با قيمتي کمتر از قيمت نهايي به بازار خارجي صادر ميگردد. اقدام به دامپينگ در موافقتنامه عموميتعرفه و تجارت (GATT) ممنوع اعلام شده و کشورهاي عضو ميتوانند عليه دامپينگ با اقدامات جبراني (عوارض) و حتي لغو مناسبات تجاري اقدام کنند.

 

مديريت کيفيت و رضايتمندي مصرفکننده

? مقدمه: بهکارگيري و استفاده از نظامهاي کيفيتي در ايجاد و ارتقاي اعتماد و اطمينان در نزد مصرفکننده و حمايت از وي بسيار سودمند است و باعث ايجاد ارزش افزوده بيشتر در فعاليتهاي اقتصادي شده و مزاياي رقابتي شگرفي را با ترکيب کيفيت بالا و هزينه پايين براي بنگاه تجاري به ارمغان ميآوردند. توجه به نظام کيفيت به اجراي با کيفيت فرآيند توليد کالا، تاکيد بر نظام مند شدن شبکه توزيع و ايجاد رضايتمندي در مصرفکننده منجر خواهد شد.

در اقتصاد جهاني امروز زبان کيفيت تنها زباني است که به وسيله آن ميتوان در بازارهاي جهاني سخن گفت و کسب رضايت مصرفکننده و حمايت از توليدکننده در راستاي تحقق اهداف کيفيتي جامه عمل ميپوشد. بدين منظور در اين مقاله سعي شده است مفهوم مديريت و کيفيت و رضايتمندي مصرفکننده تبيين گردد.

? ابعاد مختلف کيفيت: آنچه که جالب توجه بوده و در منابع مختلف به صورت قدر مسلم به آن تاکيد ميگردد اين است که کيفيت به سادگي قابل تعريف نبوده، ولي همگان آن را ميفهمند، ليکن در تعريف کلي ميتوان از مجموعه مشخصههايي از يک محصول که نيازهاي تصريحي و تلويحي مصرفکننده را برآورده ميسازد، به عنوان کيفيت يادکرد. براين اساس از کيفيت با توجه به تفکر حاکم بر جامعه تعاريف مختلفي قابل ارائه است از جمله:

? ) عملکرد (مشخصات عملياتي و کارکردي اوليه و اصلي محصول )

? ) مشخصات (مشخصات ثانويه مکمل کارکرد اوليه محصول)

? ) قابليت اطمينان (اطمينان به محصول دريک دوره مشخص)

? ) تطابق (قابليت برآوردسازي خواستگاه استاندارد)

? ) دوام (زمان استفاده مفيد از يک محصول)

? ) قابليت تعمير (سرعت، دقت، سهولت و قابليت تعميرپذيري)

? ) زيبايي (اينکه يک محصول چگونه به نظر ميرسد و احساس ميشود )

? ) کيفيت درک شده (برداشت مصرفکننده از کيفيت محصول جداي از آنچه واقعا هست)

کيفيت و مصرفکننده: قطع نظر از اينکه تعبير و برداشت مصرفکنندگان در جوامع مختلف از ابعاد کيفيت چگونه است، رضايت مصرفکننده از سه بعد قابل بررسي ميباشد.

? ) انتظار و توقع مصرفکننده

? ) مديريت منابع انساني

? ) عملکرد بنگاه تجاري

در سه قسمت فوق همواره فصل مشترک انتظارات مصرفکننده و به عنوان محدوده رضايت مشتري قلمداد ميگردد. اصولا هرچه عملکرد بنگاه تجاري پرمحور رضايت مشتري استوار باشد، طبيعتا منابع مختلف از جمله منابع انساني را به گونهاي مديريت خواهد نمود که به سمت رضايت مشتريان گام بردارد، بنابراين محدوده رضايت مشتري داراي گسترهاي به اندازه محدوده عملکرد بنگاه و مديريت منابع خواهد بود.

همانگونه که اشاره شد با توجه به تعابير مختلف از کيفيت در جوامع مختلف مدلهاي کيفيتي رضايت مصرفکننده در جوامع با توجه به ساختار آنها متفاوت است.

مدل کيفيتي شاخص رضايتمندي مصرفکننده در اروپا به صورت عميقي بر پايه طراحي، توسعه، تحويل و سرويس پس از فروش استوار است.

آنچه از ديدگاه مشتريان اروپايي اهميت دارد ارزش درک شده محصول است که مستقيما با برداشتها و انتظارات وي از محصول مرتبط است. دامنه انتظارات مشتري اروپايي به گونه اي است که تنها کيفيت محصول نهايي را شامل نميشود، بلکه چگونگي زنجيره تامين آن نيز از اهميت بالايي برخوردار است.

شاهد اين مدعا توجه بنگاههاي تجاري اروپايي به عملکرد بنگاههاي تجاري شريک يا تامينکننده ميباشد.

در آمريکا مدل کيفيتي شاخص رضايتمندي مصرفکننده از ارکان انتظارات، ارزش، کيفيت و ارزيابي مصرفکننده از قابليت توليدکننده و وفاداري تشکيل شده است. براساس اين مدل پيشبيني مشتري در مواجهه با محصول ارائه شده داراي نقش بسيار مهمي است.

وفاداري مشتري به محصول و بنگاه تجاري زائيده انتظارات وي از محصول، ارزش و اهميتي که محصول براي وي دارد و همچنين نگرش وي از کيفيت محصول ميباشد.

ارزيابي مداوم بنگاه تجاري از مشتري به عنوان شاخصترين و کليديترين عامل هدايتگر بنگاه در راه حصول رضايتمندي وي ميباشد.

در اين مدل ازجمله عواملي که با توجه به آنها ميتوان راهکارهاي لازم را جهت حمايت از مصرفکننده به دست داد شامل:

- ميزان انتظارات مصرفکننده پيش از مصرف

- ميزان ارزش درک شده

- کيفيت درک شده

- پيشبيني مصرفکننده درباره قابليت توليدکننده در زمينه کيفيت کالا يا خدمات در آينده ميباشد.

و نهايتا اينکه:

با توجه به فراگيرشدن مفهوم کيفيت در عوامل حمايتي از مصرفکننده و توجه به مصرفکننده به عنوان مهمترين هدف از اولويت و اهميت خاصي برخوردار است و پيامد افزايش رضايتمندي مصرفکننده در ميزان وفاداري او جستوجو ميشود. علاوه بر آن دستيابي به سهم قابل توجه بازار و سود قابل قبول در سايه حمايت از مصرفکننده تحت لواي کيفيت ميباشد.

براين اساس و با توجه به الزامات سازمان حمايت مصرفکنندگان و توليدکنندگان در ايران طرح ريزي سيستم مديريت کيفيت بر مبناي رضايت مشتري و تحقق خواستههاي وي را الزامي مينمايد و آنچه مسلم است حمايت از توليدکننده در سايه توجه به کيفيت محصولات توليد شده، مقولهاي است که ميبايست آن را همراه با مصرفکننده بررسي نمود و جهت بررسي و تبيين الگوي شاخص رضايتمندي مصرفکننده پرداختن به کيفيت، تضمينکننده و وفاداري مصرفکننده به توليدکننده ميتواند به صورتي غيرمستقيم حمايت از توليدکننده نيز به شمار آيد.

? مفهوم تعرفه و کارآيي آن در ايران

امروزه محدويتهاي تجاري يکي از شيوههاي رايج سياستگذاري تجاري کشورها ميباشد. از عمدهترين دلايل حمايت تعرفهاي ميتوان به بهبودي نرخ مبادله، حمايت از صنايع نوزاد، ايجاد اشتغال، جلوگيري از دامپينگ و بهبودي موازنه تراز پرداختها ??? اشاره نمود.

امروزه در تجارت بينالملل ثابت گرديده است که تعرفه تحت شرايطي به کشور وضعکننده نفع ميرساند و اقتصاددانان سعي ميکنند نرخ تعرفه بهينه را محاسبه کنند، زيرا معتقدند وضع تعرفه بهينه به طور همزمان بهبودي رابطه مبادله را به دنبال دارد، گرچه سبب محدوديت تجارت از طريق کاهش حجم واردات و صادرات ميگردد. در اين مقاله مختصرا به تبيين مفهوم تعرفه و موانع غيرتعرفهاي و نيز کارآيي آن در ايران پرداخته ميشود.

? آثار اقتصادي و رفاهي تعرفه

آثار اقتصادي تعرفه بر کشورهاي کوچک (از نظر حجم واردات نسبت به کل حجم مبادلات در جهان) با وقتي که کشور بزرگ، اقدام به برقراري تعرفه ميکند، متفاوت خواهد بود. آثار اقتصادي و رفاهي را ميتوان از طريق منحنيهاي عرضه و تقاضا نشان داد و اثرات رفاهي نيز شامل اثر حمايتي، اثر مصرفي، اثر توزيع مجدد درآمد و اثر درآمدي ميباشد.

? آثار اقتصادي و رفاهي تعرفه بر کشور کوچک

- افزايش توليد داخلي و اشتغال

- کاهش رفاه مصرفکننده (اثر مصرفي منفي)

- افزايش رفاه توليدکننده (اثر توليدي مثبت)

- افزايش درآمد دولت (اثر درآمدي مثبت)

- انتقال رفاه از مصرفکننده به توليدکننده (توزيع مجدد درآمد از مصرفکننده به توليدکننده)

- ايجاد زيان براي جامعه به دليل توليد بيشتر کالا در داخل با هزينه بالا (اثر حمايتي منفي)

آثار اقتصادي و رفاهي تعرفه بر کشور بزرگ

اين آثار ميتواند با توجه به شرايط حاکم بر اقتصاد اين کشور (شيب و کشش منحنيهاي عرضه و تقاضاي داخلي)، يکي از سه حالت زير اتفاق بيفتد:

- افزايش رفاه اقتصادي جامعه

- کاهش رفاه اقتصادي جامعه

- ثبات رفاه اقتصادي جامعه

? موانع غيرتعرفهاي

استفاده از مکانيزمهاي مختلف به منظور محدود کردن حجم واردات به جاي سازوکار تعرفهاي در رژيم تجاري کشورها به موانع غيرتعرفهاي موسوم است. اين موانع در مقام مقايسه با تعرفهها از شفافيت کمتري برخوردارند و داراي اثراتي همچون ناکارآيي مکانيزم تجاري و مختل نمودن روابط تجاري فيمابين کشورها هستند.

از اين دست موانع غيرتعرفهاي ميتوان سهميه وارداتي، محدوديت صادرات به صورت داوطلبانه، موانع فني تجاري، سياستهاي ارزي، موسسات تجاري دولتي، حداقل قيمت وارداتي، ممنوعيتهاي وارداتي و ??? را نام برد.

? اعمال تعرفه در ايران

از آنجاييکه نظام تعرفهاي به عنوان ابزاري براي حمايت از توليد و مصرف داخل محسوب ميشود، در بيشتر کشورهاي دنيا به عنوان کارآمدترين شيوه حمايت از توليد و تنظيم بازار داخل مورد استفاده قرار ميگيرد. اين در حالي است که در کشورمان تغييرات شديد تعرفهها و حقوق ورودي و سود بازرگاني واردات کالا نه تنها اين هدف يا اهداف مذکور در فوق را محقق نساخته بلکه خود عاملي در زيان تواما بخشهاي توليد و مصرف بودهاست. اگر بپذيريم که تعرفه مکانيزمي است که روند صادرات و واردات يک کشور و ترازهاي اقتصادي ممالک را ميتواند تنظيم نمايد، تعرفهها ميبايستي بر دو اصل زير تنظيم شود.

اصولي که در همه کشورهاي دنيا پذيرفته شدهاست:

? ) رعايت حال مصرفکنندگان

? ) حفظ اشتغال و توليد

اين «فاکتور دقيقا در مقابل هم قرار دارند، تعرفه بالا فشار بر جامعه مصرفي و حمايت از توليد است و تعرفه پايين به شکلي رفاه بيشتر براي مردم و در مضيقه قرار گرفتن توليد است و رسيدن به يک نقطه تعادلي مهمترين موضوع در اين فرآيند است. ترديدي نيست که ميزان ميانگين تعرفهها در کشور ما از ساير کشورها بالاتر است، علت اصلي اين روند طي سالهاي گذشته بيشتر معطوف به مشکلاتي است که جهان غرب و خصوصا آمريکا از ناحيه اعمال تحريمهاي اقتصادي متوجه کشور نموده است. در شرايطي که اقتصاد ايران اسلامي طي ساليان متمادي هدف تحريمهاي غرب قرار گرفته بوده، طبيعي است که در هر دورهاي به منظور حمايت از اشتغال و توليد داخلي اعمال تعرفههاي بيشتر در دستور کار تصميمگيران قرار گيرد. چنانکه نگاه به کتاب تعرفههاي سال ???? نشان ميدهد که حدود ?درصد ميانگين مجموع تعرفهها نسبت به سال ماقبل آن افزايش يافته است. از طرفي ايران يکي از پنج کشور جهان که بالاترين نرخ تعرفه را براي واردات اعمال ميکند» ميباشد (اکنون متوسط نرخ تعرفه در ايران ??درصد است) و نرخ بالاي تعرفه سبب شدهاست تا ايران در برخي ترتيبات منطقهاي با ديگر کشورها دچار مشکل شود.طي ساليان گذشته تجربه نشان داده است که هر چه نرخ تعرفه بالا رفته قيمتهاي داخلي نيز افزايش يافته و در مقابل منجر به کاهش نرخ بهرهوري، کاهش رقابتپذيري کالا در ديگر کشورها و ايجاد انگيزه براي واردات کالاي بيروني شده است. لذا با برخورد غيرمنطقي با تعرفه اين سوال مطرح ميگردد که؛ آيا با روند کنوني حمايتهاي تعرفهاي ميتوانيم رتبه اول در منطقه را در سال ???? از آن خود کنيم؟

برچسب ها :تنظيم مقدار عرضه و تقاضا،تعيين قيمت محصول،متغير هاي بازار،عوامل موثر بر عرضه و تقاضا،روش هاي قيمت گذاري،سياست هاي تنظيم بازار،ابزارهاي تنظيم بازار،سليقه مصرف کنندگان،انتظار مصرف کنندگان،تنظيم مقدار عرضه و تقاضا

خط تولید  ، خدمات فنی و مهندسی ،کارخانه تولید ،خط تولید لوله پنج لایه pex،خط تولید لوله پکس ،محصولات پلیمری ،صنعت پلیمر ، محصولات لاستیک و پلاستیک ، ماشین آلات تولید ،راه اندازی کارخانه ، نصب و راه اندازی خط تولید ، مشاوره صنعتی ، مشاوره تولیدی ،سرمایه گذاری صنعتی و تولیدی ، طرح توجیهی ، پروژه صنعتی ، سازنده خط تولید ،سازنده ماشین آلات ،اکسترود تولید ،سازنده اکسترودر تولید ،اکستروژن ،سازنده_دستگاه تولید لوله پنج لایه ،پلیمر ،تکنولوژی تولید ،فرآیند تولید ،تجهیزات صنعتی،

خط توليد پروفيل در و پنجره upvc، خط توليد داکت برق، خط توليد پنل ديوارپوش ، پانل ديواري و سقف کاذب pvc، خط توليد لوله پليکا PVC، خط توليد لوله تک لايه PEX ،خط توليد لوله پنج لايه کامپوزيت آلومينيوم و پکس  PEX AL PEX، خط توليد لوله يک لايه وچند لايه پلي اتيلن و پلي پروپيلن و پکس PP,PE,PEX، دستگاه لمينيت پانل، دستگاه هات استمپ پانل PVc خط UV ، هاي لايت يا براق پانل

,p production line FIVE LAYER PIPE ,PEX FIVE LAYER PIPE ,PIPING_PEX ,TUBE PEX ,PEX piping, ,PEX_AL_PEX ,PEX PIPE ,PEX_TUBE,production line ,PRODUCTION LINE POLYMER ,Trading Company, ,Production plan ,Industrial design ,Production Project ,Industrial project ,Technical Services ,Engineering services ,production technology ,Production Process ,Industrial equipment ,Machinery, ,Machine ,Setup Factory ,Installation production line Industry,Extrude,extrusion ,Industrial, ,Manufacturer production line, Manufacturer machines and machinery, #pex_pipe_production_line,

,Pex pipe machinery, Pex pipe machine, FIVE LAYER PIPE , ، PIPE PEX-AL-PEX ، pex five layer pipe production line, pex piping production machine  pex pipe، pex tube machinery، PEX tubing، PIPE MANUFACTURE pex-al-pex-pipe-five-layer-production-line-machinery-machine- piping-tubing-tube-ManufacturerEX-AL-PEX PIPE production machine|pex five layer pipe production line| piping machinery| tube tube|PEX tubing| tubing MANUFACTURE FIVE LAYER PIPE , , PERT ، PIPE PEX-AL-PEX ،pex pipe , pex five layer pipe production line, pex pipe production line  pex، pex piping ، pex pipe mashinery، PEX PIPE MACHINE،PEX AL PEX PIPE

خط توليد لوله پنج لايه و تک لایه آلومینیوم و پکس pex ، ماشین آلات توليد لوله پنج لایه و تک لایه پکس PEX ، دستگاه تولید لوله هاي پنج لايه ، کارخانه تولید لوله پنج لایه PEX ، خط تولید لوله تک لایه PEX , PERT خط-تولید-دستگاه-لوله-پنج-لایه-پکس-آلومینیومخط توليد لوله پنج لايه و تک لایه کامپوزیت آلومینیوم و پکس pex ، ماشین آلات توليد لوله پنج لایه و تک لایه پکس PEX ، دستگاه تولید لوله هاي پنج لايه ، کارخانه تولید لوله پلي اتيلن PEX ،